"صلح حدیبیه" پیمانی است که ۶ سال بعد از هجرت پیامبر اسلام از مکه به مدینه، میان مسلمانان و بت پرستان امضا شد و به موجب آن، طرفین متعهد شدند که تا ۱۰ سال از جنگ با همدیگر و حمله به متحدان طرف مقابل خودداری کنند. با این حال دو سال بعد، به دلیل نقض قرارداد توسط یکی از قبایل متحد بت پرستان، مسلمانان به مکه حمله کرده و آن را فتح کردند.
در ادبیات سیاسی امروز ایران، اشاره به صلح حدیبیه در دو مفهوم انجام میشود. یک نگاه، آموزه اصلی ماجرای حدیبیه را موافقت پیامبر اسلام با صلح با بت پرستان مکه می داند و آن را به عنوان سند مجاز بودن ترک مخاصمه –حتی با دشمنان اسلام – مورد توجه قرار می دهد.
نگاه دیگر اما، هدف اصلی صلح حدیبیه را زمینه سازی برای فتح مکه می داند و این پیمان را نمادی از عقب نشینی تاکتیکی برای کسب پیروزی های بزرگ تر بر دشمنان می بیند. به نظر می رسد که بسیاری از محافظه کاران نزدیک به آیت الله خامنه ای، معنای دوم صلح حدیبیه را بیشتر می پسندند.
علی سعیدی، نماینده آیت الله خامنه ای در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اخیرا گفته است "در زمینه مقابله با طاغوت، رهبری احساس می کند باید صلح حدیبیه امضا شود"، چون برخی مواقع "تغییر در تاکتیک" ضروری است.
این اظهارات، نمونه ای از کاربرد "کلیدواژه های" مرتبط با تاریخ اسلام توسط مسئولان جمهوری اسلامی است. کلیدواژه هایی که معنای سیاسی آنها، با توجه به روایت خاص محافظه کاران ایران از تاریخ شیعه، لزوما با درک رایج در میان شهروندان عادی یکسان نیست.
به عنوان نمونه، یک روز پس از اظهارات خبرساز رهبر جمهوری اسلامی ایران در مورد "نرمش قهرمانانه" در ۲۶ شهریور ۱۳۹۲، سعید جلیلی کاندیدای محافظه کار انتخابات ریاست جمهوری همان سال و مذاکره کننده هسته ای سابق ایران، در مقاله ای که در سایت های مختلف منتشر شد نرمش مورد نظر آقای خامنه ای را با صلح حدیبیه مقایسه کرد. آقای جلیلی نوشت که مسلمانان با این صلح توانستند "از جنگ های تحمیلی" بت پرستان در امان بمانند و با استفاده از همین فرصت بود که "مکه فتح شد".
بازگشت به صفحه اصلی